ترمهترمه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

ترمه نابم

جشن نامگذاری...

1391/9/9 23:07
نویسنده : مامان اطهر
4,522 بازدید
اشتراک گذاری

            فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

بعد از ورودت به خونه,دونه دونه مهمونا از راه رسیدن.آخه بابا مجتبی اونا رو برای جشن تولد و نامگذاری تو دعوت کرده بود.بعد از ظهر اون روز عمه مهدخت و عمه مهناز ستاد استقبال از تو رو تشکیل داده بودن و همگی(بابا مجتبی,باباجون منصور,مامان پری,عمو محمد,بردیا جون)برای برگزاری مراسم همکاری کرده بودن...مراسم با اومدن مهمونا شروع شد.بابا جون کرامت توی گوش راستت اذان گفت و بابا جون منصور توی گوش چپت اقامه گفت.بعد من و بابایی اسمتو رسمآ اعلام کردیم و تو را "ترمه"نامیدیم.ترمه یعنی لطافتی از جنس حریر,بافتی ابریشمین و ظریف... و تو عزیزم پر از لطافت و پاکی و زیبایی بودی...جای بی بی جون هم خیلی پیشمون خالی بود...بابا مجتبی برات کیک تولد خریده بود.واینم عکسای اون شب که عمه مهدخت زحمتشو کشید:سینی گلاب و اسپند

بردیا جون در حال همکاری...

بردیا جون بعد از همکاری!!!

خونه مامان پری آماده استقبال

دسته گل زیبای باباجون منصور

اولین عکس پس از ورود به خانه.خوش اومدی عزیزم...

کیک های تولد

تولدت مبارک دخترم

محمد رضا جون,حسین جون و امیر جون ...

دریافت هدایای تولد...

هدایای تولد

خوابیدن در پایان مراسم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

عمه ناز ترمه طلا
26 آبان 91 19:47
مبارکه مامان اطهر انشاله همیشه دل نوشته هات به شیرینی خنده های ترمه عزیزم باشه و اینجا پر بشه از خاطراط خوب و عکسای خوشکلش نقل ونباتم و ببوس





ممنون عزیزم.انشالا.روی شما رو میبوسه عمه ناز خوشکل...
مامان بردیا
27 آبان 91 8:53
فداش بشم خوشکلمو
عمو مهدی
27 آبان 91 13:47
اخی عزیزم دلم واسش ضعف رفت! جا من خالی نکردین چرا منم زنگ زدم دختر عمو ولی با شما نشد صحبت کنم با بابایش صحبت کردم اونم بس خوشال بود تو این باغا نبود!دستت درد نیاد مطالبا بیشتر کن


مامان اطهر
30 آبان 91 14:50
ممنون عمو مهدی.توی ادامه مطلب روی ماه تو هم یه عکس از شما هست هم جاتون رو خالی کردیم. چشم حتما اگه این فسقل خانم اجازه بده مطالبو بیشتر و زودتر مینویسم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترمه نابم می باشد