خاطرات جا مانده....
ترمه نازنینم....
خیلی تلاش میکنم تا خاطرات و لحظه های با تو بودنمون رو ثبت کنم اما ....ببخش عزیزکم....راستی وبلاگت چندروز پیش 1 ساله شد.به امید اینکه بتونم روزهای شیرین با تو عزیزم رو توی این وبلاگ ثبت و موندگار کنم...
اولین تاب سواری...
ترمه و داداش پرویز!!!
ترمه و پوشک هاش...
شبی که فهمیدیم اولین دندونت بیرون اومده.خونه عمه ماهت بودیم .سر میز شام.داشتم بهت آب میدادم که یه دفعه متوجه صدای تیک تیک دندونت شدم. (اولین دندونت دندون پایین سمت چپ بود.)
اولین سفر به عسلویه مهر 91.عمه ناز ما رو حسابی ذوق زده کرد....
محرم 91.خونه مامان پری...
مراسم شیرخوارگان حسینی...
تاب سواری با داداش پرویز....
یلدا 91.ترمه و هیراد جون
سفر به قشم به اتفاق خاله سولماز و عمو جواد و هیراد جون....
فروردین 92 ترمه و مهرزاد جون.
خاطرات تو رو چه خوب چه بد حک می کنم
توی تنهایی هام همش به تو فکر می کنم
با تو می مونم واسه همیشه........