ترمهترمه، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

ترمه نابم

مهری که گذشت...

1392/8/4 16:30
نویسنده : مامان اطهر
1,041 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

 

 

ترمه شیرین زبانم....

یک هفته مونده به آخر شهریور خاله آرزوی مهربونت زنگ زد که با امیر جون میخوان بیان پیشمون.نمیدونی چقدر از شنیدن این خبر خوشحال شدم.... مامان جون و بابا جون هم که میخواستن برن پیش خاله الهام .

دایی محمد هم که کارشناسی ارشد شهرکرد قبول شد و مامان جون اینا مجبور شدن اول برن و دایی محمد رو ثبت نام کنن و بعد راهی رفسنجان بشن.

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

 

خلاصه خاله آرزو و امیر جون اومدن  اما حسین جون و عمو محمد بخاطر مسابقه فوتبال حسین جون نیومدن.بعد از چند روز به اتفاق هم با قطار رفتیم پیش خاله الهام تا خاله رو بدرقه کنیم و عازم خونه خدا بشه.بلیطمون ساعت 1/5 ظهر بود و بابا مجتبی مارو به ایستگاه رسوند.حالا بماند که توی قطار با امیر جون چقدر شیطونی کردین و.نذاشتین هیشکی بخوابه.شب بود که رسیدیم و دایی رضا و عمو مصطفی اومدن دنبالمون.31 شهریور خاله الهام راهی سفر شد .لحظات خداحافظی خیلی سخت بود آخه علی جون اون روز باید میرفت جشن شکوفه هاو آلا جون هم که هنوز خیلی کوچولو هست و به مامانش وابسته است...میون گریه و بغض بچه ها از آغوش خاله جدا شدن و خاله رفت....

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

برای اینکه بچه ها احساس دلتنگی کمتری کنن من و شما خوشکلم 12 روز پیششون موندیم.خاله آرزو هم که 2 روز بعد به اتفاق دایی رضا رفت.دایی محمد هم که عازم شهرکرد شد....  

روز جشن علی جون رو همگی همراهی کردیم تا علی جون نبود خاله رو کمتر حس کنه.تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

 

تو این مدت شما دختر خاله ها خیلی با هم جور شده بودین و همدیگه رو تحویل میگرفتین.شما آلاجون رو "آلا خانوم" صدا میکردی و  آلا جون هم شما رو "ترمه خانوم "صدا میکرد....

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

برای همه کار هاتون هم رقابت میکردین در حد المپیک!!!و همین رقابت سالم موجب خیر شد که شما عزیز دلم رو از پوشک بگیرم .وقت دستشویی تا میگفتم آلا جون جیش نداری با سرعت به طرف دستشویی می دویدی و داد میزدی:"اول ت مه"و آلا جونم  میدوید و میگفت :"لگن خودمهههههههههه" و این شلوغ کاری تا بعد از اتمام کارتون و پوشیدن شورت و شلوارتون ادامه داشت....

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

بعد از ظهر که میشد خاله نجمه(پرستار آلا جون و علی جون)میومد و بچه ها رو برای بازی و تفریح به محوطه میبرد.چند روز هم ما بچه ها رو همراهی کردیم اما از اونجا که شما میخواستی دوچرخه آلا جون رو سوار بشی و تا آخر هم پیاده نشی بنابراین ترجیح میدادم شما رو کمتر ببرم....

مامان حواس پرت رو ببخش که از این لحظه هات عکس نداری آخه رفتنمون یهو شد و من فقط شارژر  دوربین رو برداشتم و خود دوربین خونه جا موند!!!

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

یک شب هم دوست خاله ما رو خونشون برای شام دعوت کرد که خیلی خوش گذشت .اون شب آلا جون به زور خواست که خونه خاله الهام(دوست خاله)بمونه و عمو مصطفی اجازه داد اما ساعت 12 شب خاله الهام  زنگ زد که آلا میخواد بیاد خونه و میگه میخوام تو بغل مامان جون بخوابم....بیچاره خاله و شوهرش نصف شب آلا رو برگردوندن خونه....

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

١٢ مهر برگشتیم خونه و بابا مجتبی اومد ایستگاه قطار دنبالمون.از وقتی برگشتیم خیلی مستقل شدی و خودت جیشتو میگی."ماماااااااااااان جیشم...جیشم"و به طرف دستشویی میدوی و در همون حال شلوارتو بیرون میاری.....برای همین یه شب با بابا رفتیم و برات یه لگن جایزه خریدیم!نمیدونی چقدر خوشحال بودی.از توی مغازه تا خونه لگنتو بغل گرفته بودی:"لگنم....لگنم...."

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

 

حرف زدنت هم خیلی پیشرفت داشته.اکثر کلمات رو میگی.جمله سازیت هم خیلی خوب شده.شعر هم میخونی:

         "علوسک کشنگ من کمز پوسیده (هی)       تو رختخاب محمل آبی خوابیده (هی)

           اموز بابا لسته بازال اونو خلیده (هی )         قشنت از عووسکم هیشکش نییده (هی)

           علوسکمن چشماتو با کن                    وتی که شب شد اونبخ لالا کن (هی)....."

 

 

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

 

و تو نازنینم عروسک قشنگ منی....

 

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله محدثه
5 آبان 92 11:51
عزیز دلم ماشالله بزرگ شده. مبارکت باشه.
مامان هم خسته نباشه که دوربینو نبرده ولی شارزرش رو برده .



مرسی خاله محدثه خوشکلم.
آره واقعا خسته نباشم!!!
َشیرین بانو مامان موژان و علی
5 آبان 92 22:33
وای واقعا عالیه ماشالا به ترمه جون و احسن به مامان گلش . آفرین صد آفرین 1300 آفرین ولی من اصلا هیچ کاری برای علی نکردم بچه فکر کن آمادگی داره ولی من خونه نیستم ظهر ها هم که از بانک میام انقدر خسته ام که ترجیح میدهم حالا حالا ها پمپرز و مای بیبی ادامه داشته باشه . آخی من نگرانم چه کار کنم؟!!!!!!!!!!!




ممنون عزیزم.منم خیلی وقت بود تلاش میکردم.خدا رو شکر این رقابت سالم بین دختر خاله ها سبب شد که تلاشم به ثمر بشینه.اصلا نگران نباش.علی جونو هم با بچه های دیگه مقایسه نکن..به موقع اش همه شون همه چیزو یاد میگیرن.یه کم صبر و حوصله می خواد... بچه ها از يک سال و نيم به بعد آمادگي دارن.هر بچه ای توانایی های خودشو داره.ما زیادی ازشون توقع داریم.

بانو
6 آبان 92 9:39
واااااااااااااااااای من ترمه می خوام . ترمه حالا دیگه بانویی شده برای خودش . الهی من بگردم خاله . دلم تنگ شد حسابی .


سلام گل بانوی عزیزم...ممنون از محبت دل نشین ات.
َشیرین بانو مامان موژان و علی
6 آبان 92 14:19
سلام به سلامتی که خاله تشریف بردند حج انشالا قسمه همه آرزومندان بشه . بازم آفرین و احسن به ترمه جون و مامانشدوستتون دارم


سلام.انشالا قسمت شما هم بشه به زودی....ممنون عزیزم.ما هم دوستتون داریم و به مهرتون عادت کردیم...
مامان بردیا
7 آبان 92 13:35
این چند روز مهمون داشتم عقب افتادم از خوندن وبلاگش. همیشه به شادی سفر کنید انشاا...
فداش بشم که هر روز هنراش داره بیشتر میشه دخترمون


به سلامتی عزیزم.ممنون عمه ماهم.شما همیشه از اولین و بهترین کسانی هستین که به ما سر میزنید.دوستت دارم مهدخت جونم..
عمه مهناز
13 آبان 92 17:13
عزیییییزم چه خانمی شده ترمه خانووم
واقعا سفر پر خیری بوده
همیشه به شادی سفر کنین


خانمی از خودتونه عمه جون.ممنون...
عمو مهدی
3 آذر 92 23:07
دوستت دارم عزیز شیرین زبونم
مامان اطهر
پاسخ
ممنون عمو جون مهربونم....
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترمه نابم می باشد